Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-24@03:31:14 GMT

حمید مصدق، شاعری محبوب اما مهجور

تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۹۶۳۷

حمید مصدق، شاعری محبوب اما مهجور

اشعار حمید مصدق، از خود او معروف‌تر هستند. بسیاری از مردم، اشعار این شاعر نوگرا را خوانده یا شنیده‌اند اما شاید هرگز نمی‌دانند که این اشعار، حاصل تراوش ناب یک وجود دوست‌داشتنی است.

به گزارش ایمنا، شعر حمید مصدق، ۲۴ سال پس از درگذشتش همچنان در میان نسل‌های مختلف، طرفدارانی دارد. شاعری که هیچ شانتاژ تبلیغاتی نداشت و بازی‌های رسانه‌ای را نمی‌دانست و دوست داشت برخلاف شغلش، در گوشه‌ای بنشیند و فقط بسراید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حمید مصدق برخلاف زمختی رشته‌های حقوق، روش تحقیق و اقتصاد که به شکل دانشگاهی به فراگیری آن‌ها پرداخت، احساس زلالی داشت.

مصدق به انعکاس رهیافت‌های اجتماع در اشعارش ایمان داشت

شاعرانگی سوژه‌ها و بار آهنگین کلماتی که به کار می‌برد، در برخی جاها، مخاطب را به یاد اشعار سهراب سپهری می‌اندازد. گرچه باید به این حقیقت نیز اعتراف کنیم که واگویی‌های از تلاطمات سهمگین اجتماعی نیز همواره در بسیاری از کارهایش دیده می‌شود؛ علی‌الخصوص که وی بسیار به انعکاس رهیافت‌های اجتماع در اشعارش ایمان داشت و تلاش می‌کرد تا روحیه مبارزاتی که از جوانی در او وجود داشت را در کارهایش بازتاب دهد.

شعر مصدق در بین بسیاری از طرفدارانش، به تلفیقی از سبک انحصارگرایانه نیما و سهراب نزدیک می‌شود این ویژگی شعر مصدق، مخاطب را بی‌شک به یاد نیما می‌اندازد به همین دلیل شعر مصدق در بین بسیاری از طرفدارانش، به تلفیقی از سبک انحصارگرایانه نیما و سهراب نزدیک می‌شود. هرچند که وجود شباهت‌هایی در استفاده کلمات نشان می‌دهد که مصدق، خود نیز علاقه‌مند است که به سمت شعر نیما بلغزد.

او دریکی از اشعارش می‌گوید: من تو را با خود تا خانه خودخواهم برد که در آن شوکت پیراستگی آری از سادگی‌اش چون تراویدن مهتاب به شب مهر از آن می‌بارد، شاید وجود چنین شباهت‌هایی در اشعار مصدق سبب شد تا خیلی زود، وی را پیرو جدی شعر نیمایی بدانند. گرچه زیست مدنی او در دوره‌ای که نیما، پیش‌قراول ذهنیت گرایی جدید شعر کشور بود نیز این عنوان را برای مصدق جوان بیشتر می‌کرد. این‌ها اما تمام مشخصه‌های شعر مصدق نبودند.

او خیلی ساده شعر می‌سرود. شسته‌رفته و خالی از کلمات سنگین. اهل اطناب نبود و به همین دلیل، بسیاری از اشعار او، کوتاه هستند. این کوتاهی با توجه به ضرباهنگ کلماتی که انتخاب می‌کرد، تأثیر بیشتری بر مخاطب خود می‌گذاشت و چون وام‌گیر جامعه روزش بود، این تأثیرگذاری، نمود بیشتری در میان مخاطبانش داشت.

من تمنا کردم که تو با من باشی تو به من گفتی: هرگز هرگز / پاسخی سخت و درشت / و مرا غصه این هرگز کشت؛ یا درجایی دیگر می‌گوید: کاهش جان من این شعر من است / آرزو می‌کردم که تو خواننده شعرم باشی / نه، دریغا، هرگز باورم نیست که خواننده شعرم باشی / کاشکی شعر مرا می‌خواندی، در کنار این بی‌تکلفی که اصلی‌ترین شاخصه شعری مصدق است، وی نشان داد که اهل بازی‌های زبانی نیست. همین ویژگی در کنار ساده‌گویی اشعارش سبب شد تا مخاطب، بافهم درست از این اشعار، ارتباط خوبی با آن‌ها برقرار کرده و در همان یک‌بار خواندن، جذب این سبک و کلمات ساری در آن شود.

سبک شعری مصدق، دارای همان شاخصه‌هایی است که مخاطب امروز می‌پسندد زبان توصیفی و استعارین اشعار مصدق سبب شد تا وی بتواند تصویرسازی درست و تأثیرگذاری از جامعه ایرانی داشته باشد. شکل انتقادی کارهای مصدق، بیش از هر چیز، مخاطب را به یاد اشعار شاملو می‌اندازد اما باوجود شباهت‌هایی که شعر مصدق به سبک نیما، سهراب و شاملو داشت، وی امضای مستقل خود را در شعر دارد که حتی تا به امروز، نتوانسته مقلدی قدرتمند از خود حمید مصدق داشته باشد. سبک شعری مصدق، دارای همان شاخصه‌هایی است که مخاطب امروز می‌پسندد.

در روزگاری که نسل پیش‌قراول شعر نو، عمده تمرکز خود را بر روی انتقال پیام و مضمون گذاشته بودند، مصدق، به کوتاه کردن جاده مطولی پرداخت که تا پیش از او، شاعران بسیاری از این رهگذار، اشعار طولانی سرودند. مصدق اما برای این کار، صراحت را در آسانی زبان جست و با جستاری کوتاه، مخاطب را منظوری که می‌خواست، می‌رساند.

شاعری که اگر اهل بازی‌های رسانه‌ای بود

حمید مصدق؛ شاعری که اگر اهل بازی‌های رسانه‌ای بود، نامش امروز به‌مراتب پررنگ‌تراز چیزی بود که وجود دارد اما روحیه معلمی او ایجاب نمی‌کرد که وی باوجودی که درس حقوق خوانده و شغل اصلی‌اش نیز همین بود، شخصیتی ناآرام داشته باشد.

او تلاطم را به شعرش آورد و به آن هیجان بخشید و سبب شد تا امروز که ۲۴ سال از درگذشتش می‌گذرد، اشعار او همچنان در بین مخاطبان جدی ادبیات و شعر، طرفداران بسیاری داشته باشد. تو به من خندیدی و نمی‌دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم / باغبان از پی من تند دوید، سیب را دست تو دید، غضب‌آلود به من کرد نگاه، سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سال‌هاست که در گوش من آرام‌آرام خش‌خش گام تو تکرارکنان می‌دهد آزارم و من اندیشه‌کنان غرق در این پندارم که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت.

منبع: خبرگزاری ایرنا

کد خبر 623220

منبع: ایمنا

کلیدواژه: حمید مصدق شعر و ادبیات شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق حمید مصدق سبب شد شعر مصدق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۹۶۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (3 اردیبهشت)

عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم
دست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم

بی ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خود
دامی به راهی می‌نهم مرغی به دامی می‌زنم

اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کو
حالی من اندر عاشقی داو تمامی می‌زنم

تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهی
گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامی می‌زنم

هر چند کان آرام دل دانم نبخشد کام دل
نقش خیالی می‌کشم فال دوامی می‌زنم

دانم سر آرد غصه را رنگین برآرد قصه را
این آه خون افشان که من هر صبح و شامی می‌زنم

با آن که از وی غایبم و از می چو حافظ تایبم
در مجلس روحانیان گه گاه جامی می‌زنم

تفسیر :

هرگز گمان نبر که رسیدن به آرزوها بدون تلاش و کوشش میسر خواهد شد، برای رسیدن به اهداف لازم است تمام تلاش خود را به کار بگیرید و همه راه ها را امتحان کنید تا به جواب برسید.

راه دستیابی به مقصود پرپیچ و خم است و پستی و بلندی های بسیار دارد اما نگرانی به دل راه ندهید و به حرکت ادامه داده تا سرانجام به وصال یار نائل شوید.

زندگی نامه حافظ

حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به‌همراه مادرش زندگی سختی را سپری می‌کرد. گفته می‌شود او در اوقات فراغت خود به مکتب‌خانه‌ای که نزدیک نانوایی بود می‌رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می‌کرد و نیز‌زمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا می‌پرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.

این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را به‌طور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی  شرکت می‌کرد و به همین خاطر به اکثر دانش‌های زمان خود مسلط بود.

حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش می‌کرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگ‌ترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردم‌فریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار به‌ویژه غزلیات بسیار زیبا و معنی‌داری سروده است که نیز‌اکنون پس از گذشت قرن‌ها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامش‌بخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات می‌شود.

حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیده‌اند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را به‌دلیل شیرین زبانی معشوقه‌اش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقه‌اش، ۴۰ شبانه روز را به‌طور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زنده‌داری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو می‌کنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمه‌کاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.

در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار می‌شود.

 

آثار حافظ

دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی به‌طور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود می‌پرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابل‌توجه و تامل‌برانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبان‌های دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزل‌سرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیت‌های او بسیار درخشان و تماشایی است.

شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهم‌ترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن می‌خواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن می‌کند؛ به‌گونه‌ای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شده‌اند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفته‌ها به کمک زبان طنز بیان شود.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • «اشعار نو از نغمه‌های کهن» شنیدنی می‌شوند
  • «قرآن مجید»کتاب خدا مهجور نماند
  • شیخ بهایی مردی با جهان‌بینی شگفت‌آور
  • «دیزی در پنت هاوس» منتشر شد
  • سعدی؛ از روحانیِ زمانه خود تا شاعری در زمانه ما که باید تدینش اثبات شود!
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (3 اردیبهشت)
  • قتل رییس شهربانی مصدق؛ مقدمه چینی کودتای ۴ ماه بعد
  • قتل رییس شهربانی مصدق؛ مقدمه چینی کودتای 4 ماه بعد/ چرا تیمسار را به غار بردند؟/ بقایی: کار من نبود
  • «دیوان میرزا صالح تبریزی» روانه بازار نشر شد
  • از شیدایی به رضاخان تا قلع و قمع مخالفان مصدق!